بنام حضرت عشق

موج می آید به دریا سلام می دهد و دریا سلام وی را به آسانی جوا میدهد.بدان آنکه دلیلی برای
سلام کردنش باشد.
***
گویند ضریح نگفت معجزه دارد
ای کاش که من زائر چشمان تو بودم
***
 

چند شعر

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتـی که ندارم کدام بار کشم

ما شبی دست بر آریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره زجایی بکنیم

از غم هجران مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریاد رسی می آیـــــد

من بی مایه که باشم که خریدار تو بش
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

az eshghe man ta ghalbe to rahii bejoz pm nist del khosh be offlinam nakon on ja mage telfon nist

خون را دوست دارم چون در رگ جاریست.رگ را دوست دارم چون به قلب را دارد.
قلب را دوست دارم چون جایگاه توست.


دیشب غزلی سروده بود عاشق شده بود
بـا چشــم و دلـــی کبود عاشـق شـده بود
افتـــاد و شـکسـت زیــربــاران جــان داد
آدم که نـــکـــشــتـه بود عاشـق شــده بود